به گزارش رودسریها، یکی از مشمئزکنندهترین توجیهات مدیران در عقبماندگیهای اجرایی بهانه “نبود اعتبارات” است که بدون درنظر گرفتن درستی یا نادرستی این بهانه قطعاً نشان از سوءمدیریت این دست مدیران دارد.
مدیرانی که یا از وضعیت اعتباری و توان دستگاه بالادستی خود پیش از وعده دادن بیاطلاعند یا از تخمین زمانی مورد نیاز برای اجرای یک پروژه عاجز؛ و بهانه تأمین اعتبار را مأمنی برای دورخیز فرار رو به جلو
اخیرا و ناظر به سریالی شدن وعدههای پوشالی برخی مدیران به مردم، این دست از مدیران به جای تقویت قوای پیگیری به دنبال تغییر گفتمان از “فلان روز و ماه” به عبارت “به زودی “ است.
از طرف دیگر نقش بسیار کمرنگ نیروهای ستادی و معاونتها در سطح کلان مدیریت استان به منظور پیگیری امور مختلف و محوله و حتی تلاش برای تحقق وعدههای مدیران بالادستی، بعضاً منجر به کشیده شدن تصویری ناتوان از مدیران ارشد استان شده است.
برای مثال میتوان همین صحبتهای مطروحه استاندار گیلان در بازدید از پروژه ریلی راهآهن رشت ـ کاسپین را نمونهای دم دست از ناکارآمدی معاونت مربوطه حوزه عمرانی در پیگیری تحقق وعده استاندار دانست که برخلاق شأنیت اداری باز هم استاندار پرتلاش گیلان خود به صورت مستقیم از پیمانکاران پروژه مطالبه چرایی عدم تحقق وعدههای آنان و اخذ تعهد جدید را اشاره کرد که باید خیلی پیشتر از این توسط معاون عمرانی وی و به تبعیت از آن مدیران کل حوزه مربوطه، به صورت متداوم پیگیر میشد.
هرچند علیرغم همه تلاشهای صورت گرفته، نظر به عقبماندگیهای موجود در بخش عمرانی گیلان دچار تعدد این دست مصادیق هستیم که خاشیههای مربوط به احیای تالاب انزلی و لندفیل سراوان از دیگر نمونههای این کمکاریهاست؛ که اتفاقاً این موارد نیز به واسطه انتخاب یا تداوم همکاری با برخی معاونتهای کمکار ارتباط مستقیمی با شخص استاندار و مشاوران نزدیک به وی دارد.
اخیراً هم مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب استان گیلان در اظهاراتی مدعی شده که طرح جمعآوری فاضلاب رشت با تخصیص به موقع اعتبارات تا پنج سال دیگر به پایان میرسد که این عبارت نیز حکایت از رویکرد جدید وعدهای و تبدیل شدن به گفتمان فرار رو به جلو در مدیران استان گیلان را دارد.
وعدههایی که بیشتر در ایام تبلیغاتی کاندیداهای ورود به مجلس شورای اسلامی مرسوم بود، امروز به گفتمان مدیران استان گیلان تبدیل شده و قطعاً مطالبه درست اصحاب رسانه و مطالبهگیری عملیاتی ناظر به وعدههای محقق نشده آن هم پیش از رسیدن موعد اعلامی مدیران، نقش بسزایی در کمک به تحقق وعدهها و عبرت اموزی ترک فعل وعدهکنندگان احتمالی دارد.
بماند که در این اثنی نمیتوان از عدم برخورد مکفی برای عبرتآموزی خلف وعدهدهندگان توسط دستگاههای نظارتی به سادگی گذشت.
البته اینکه بگوییم چون اشرافیت در مباحث مالی، تخصیصی و منابع کشور ندارید اینگونه سخن میگویید بهمثابه عذر بدتر از گناه است و برای مردم به ۲ دلیل قابل پذیرش نیست؛ نخستین دلیل که شما باید برای پذیرش مسؤولیت اشرافیت کامل در وضعیت ماضی و فلی را داشته باشید که خوشبینانه دارید و نیز قابل پذیرش نیست چون تمامی نقدهای مطروحه بر اساس تصویرسازی مسؤولان در افزایش تبادلات تجاری و بازگشت منابع ارزی و ریالی به چرخه اقتصاد کشور، توسط مجریان دولت است.